تولد
عزیزم تولد 1سالگیت مبارک منو ببخش که نتونستم واست جشن تولد بگیرم از 1 ماه قبل در حال تدارک جشنت بودم ولی متاسفانه روز عید غدیر (21 مهر)مادر بزرگم (مامان بابام)فوت کرد ومن نتونستم 2 آبان واست جشن بگیرم بعدشم محرم وصفر بود بعدشم قرار شد روز 4 دی با تاخیر واست جشن بگیرم یعنی همین 5 شنبه ولی متاسفانه خاله م اینا بدجور تصادف کردن و حال وروزمون بهم ریخت خدا بهشون رحم کرد خصوصا عمو فرامرز خدا اونو دوباره بهمون داد و همین باعث شد دوباره جشنت به تعویق بیافته باید یعد از امتحانهای ترم برات جشن بگیرم (اصلا دلم نمیاد جشن 1 سالگیتو بی خیال شم حتی اگه خیلی ازش بگذره) حالا همون روز تولدت رفتم 1 کیک گرفتمو 2تا پدربزگ مادر بزرگاتو دعوت کردم خیلی ناراحتم عزیزم مامانو ببخش هرچند من تو این مسائل دخیل نبودم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی